• Home
  • واژه های تخصص استارت آپ ویزا

واژه نامه استارت آپ
برای شروع هر کاری ابتدا باید با واژه ها و اصطلاحات تخصصی آن آشنا بود .
با ما در استارت آپ ویزا رود همراه باشید تا با ۱۰۱ اصلاح استارت آپی آشنا شوید .
A
Accelerator
اکسلاتور یا شتاب دهنده، به طور معمول، برنامه ای است که منتورشیپ، دوره سقوط برند/مارکتینگ و مقدار سرمایه برای استارت آپ ها را در ازای حقوق صاحبان سهام ارائه می دهد. پیشنهادات ، بسته به شتاب دهنده متفاوت است، اما معمولاً برای استارت آپ های اولیه با تیم های موسس بی تجربه مناسب است.

Acquihire
تلاش یک شرکت برای استخدام نیروی پشتیبان است . کارمندان کلیدی ممکن است برای مدت زمان مشخصی درگیر این موضوع باشند.

Acquisition (business)
اکتساب کسب و کار زمانی است که یک شرکت یا گروه سرمایه گذاری شرکت دیگری را خریداری می کند. این یک مکانیسم رایج برای خروج است.

Acquisition (customer)
تلاش برای به دست آوردن یک مشتری جدید

Allocation
مقداری که برای یک سرمایه گذار خاص (یا صندوق، گروهی از سرمایه گذاران و غیره) کنار گذاشته می شود، معمولاً با ارزش پوند در ارتباط است.

Analytics (Web)
تجزیه و تحلیل وب اندازه گیری، جمع آوری، تجزیه و تحلیل و گزارش داده های وب برای درک و بهینه سازی استفاده از وب است. به زبان ساده، ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس، نحوه تعامل کاربران با وب‌سایت شما را ارائه می‌دهند.

Angel Investor
سرمایه گذار انجل کسی است که سرمایه خود را برای رشد یک کسب و کار کوچک در مراحل اولیه سرمایه گذاری می کند (جایگزینی برای VC به عنوان منبع سرمایه سهام، که اغلب با کسب و کارهای مرحله اولیه مرتبط است).

Annual Recurring Revenue (ARR)
درآمد دوره ای سالانه درآمد قابل پیش بینی است که یک کسب و کار هر سال دریافت می کند. نسخه سالانه MRR.

Anti-dilution Clause
یک بند قراردادی است که سرمایه‌گذار را از کاهش قابل توجه سرمایه‌گذاری (به عنوان درصدی از مالکیت) در دورهای بعدی جذب سرمایه محافظت می‌کند.

Attribution (Modelling)
یک مدل انتساب، قاعده یا مجموعه‌ای از قوانین است که نحوه تخصیص اعتبار برای تبدیل‌ها (فروش) به نقاط تماس کاربر را تعیین می‌کند. به عنوان مثال، اگر کاربر ایمیلی را بخواند و سپس قبل از خرید ، یک برند را به صورت آنلاین جستجو کند، آیا ایمیل مسئول فروش است یا وب سایت؟ مدلسازی اسناد به این سؤالات پاسخ می دهد.

Attrition
تعداد مشتریان از دست رفته در یک بازه زمانی معین که به صورت درصد بیان شده است .

B

BHAG (Big Hairy Audacious Goal)
هدف بسیار بلندپروازانه ای که برای ایجاد انگیزه پیشرفت است .

Bootstrapping
استارتاپی که قادر به تامین مالی خود است و اغلب نیاز به دورهای سرمایه گذاری اولیه یا انجل را از بین می برد. این را می توان از طریق ایجاد درآمد اولیه، عملیات ناب (معمولاً در استارتاپ های در حال راه اندازی، بنیانگذاران حقوق کم یا بدون حقوق دریافت می کنند) به دست آورد.

Bubble
یک حباب ، بازه زمانی را در یک اکوسیستم اقتصادی توصیف می کند که در آن صنعت متوجه ارزش گذاری بیش از حد و تورم نمی شود.

Burn Rate
نرخی که یک شرکت با آن ذخایر نقدی را برای پوشش مخارج خرج می کند، به صورت ماهانه یا هفتگی بیان می شود و معمولاً برای شرکتی با درآمد کم یا بدون درآمد اعمال می شود.

C

Cap Table
یک سند رسمی که ساختار سرمایه یک استارت‌آپ را توصیف می‌کند، معمولاً برای مشاهده درصد مالکیت هر سرمایه‌گذار یا کارمند شرکت استفاده می‌شود.

Capital
سرمایه ، اصطلاحی برای دارایی‌های مالی است، مانند وجوه نگهداری شده در حساب‌های سپرده و/یا وجوهی که از منابع مالی خاص مانند سرمایه‌گذاری یا وام به دست می‌آید.

Carried Interest (‘The Carry’)
سهمی از سود ایجاد شده است که یک مدیر سرمایه گذاری حق دارد به عنوان غرامت نگه دارد. همچنین می تواند به عنوان “هزینه تشویقی” یا “هزینه عملکرد” نامیده شود که از 15 تا 30 درصد متغیر است.

Churn Rate (Retention)
همچنین به عنوان نرخ حفظ شناخته می شود، نرخ ریزش نرخ درصدی سالانه است که در آن مشتریان ، اشتراک یک محصول یا خدمات را متوقف می کنند. در این زمینه، تعداد مشتریانی که سالانه یک استارتاپ را ترک می کنند، به عنوان درصد نشان می دهد.

Cliff
معمولاً برای برنامه‌های واگذاری اعمال می‌شود، سرمایه‌گذاری Cliff زمانی است که یک کارمند یا سرمایه‌گذار در تاریخ مشخصی به‌طور کامل به‌جای بخشی از مبالغ فزاینده در یک دوره طولانی‌تر تخصیص داده شود.

CMO (Chief Marketing Officer)
مدیر ارشد بازاریابی (CMO) مسئول اجرایی ابتکارات بازاریابی و استراتژیک یک سازمان است. آنها جهت کلی ارتباطات بازاریابی یک برند را هدایت می کنند.

Content Marketing
شکلی از بازاریابی که شامل ایجاد و توزیع محتوایی (در هر رسانه ای) می شود که به صراحت یک برند را تبلیغ نمی کند، بلکه هدف آن ایجاد علاقه به محصولات یا خدمات است.

Conversion Rate Optimisation (CRO)
فرآیند بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO) روشی برای ایجاد تغییرات تکراری در
یک وب سایت یا اپلیکیشن است ، برای افزایش درصد کاربرانی که اقدام مورد نظر خود را انجام می دهند (معمولاً ثبت نام، ورود ، خرید و غیره).

Convertible Note
به بیان ساده، یک یادداشت قابل تبدیل (CN) تامین مالی بدهی است، نوعی اوراق بهادار قابل تبدیل که به سهام تبدیل می شود.
از نظر استفاده از اسکناس قابل تبدیل برای سرمایه اولیه، بدهی به طور خودکار با بسته شدن سری A به سهام تبدیل می شود. به جای وام انباشته بهره از طلبکار، اسکناس قابل تبدیل سرمایه گذار بر اساس شرایط از پیش توافق شده به حقوق صاحبان سهام تبدیل می شود.

Cottage Business / Lifestyle Business
یک کسب و کار خانگی است که بعید است به طور چشمگیری گسترش یابد بنابراین سرمایه گذاری مناسبی برای VC یا انجل ارائه نمی دهد، اما می تواند برای یک بنیانگذار کسب و کار سبک زندگی باشد.

CPO (Chief Product Officer)
مدیر ارشد محصول (CPO) مجری مسؤل استراتژیک یک سازمان است . آنها جهت کلی محصول یک برند، از جمله ویژگی ها و نحوه بیان آنها را هدایت
می کنند.
Crowdfunding
تامین منابع عمومی (که نباید با تامین مالی جمعی اشتباه گرفته شود) به دریافت ورودی در یک کار یا پروژه از طریق استخدام تعداد زیادی از افراد به طور کلی به صورت رایگان اشاره دارد. به عنوان مثال، به جای پرداخت هزینه برای یک گروه متمرکز، نظر یک زیرمجموعه Reddit را برای یک نمونه اولیه سریع بخواهید .

CTO (Chief Technology Officer)
مدیر ارشد فناوری (CTO) مسئول اجرایی نیازهای تکنولوژیکی سازمان و تصمیم گیری استراتژیک از نظر فناوری است. اغلب درتکنولوژی استارت آپ ها، CTO یکی از بنیانگذاران و/یا سهامدار است.

Customer Acquisition Cost (CAC)
یک معیار مهم در اقتصاد واحد، CAC به شرکت اجازه می‌دهد تا میزان هزینه‌ای که برای به دست آوردن یک مشتری جدید هزینه می‌کند را پیگیری کند. CAC که به عنوان هزینه‌های خرید مستقیم (معمولاً هزینه‌های بازاریابی و فروش) تقسیم بر تعداد مشتریان جدید محاسبه می‌شود، به یک استارت‌آپ اجازه می‌دهد بفهمد کدام کانال‌ها بهترین بازگشت سرمایه را برای هزینه‌های بازاریابی ارائه می‌کنند.

Customer Relationship Management (CRM)
CRM به فرآیند ردیابی و مدیریت روابط با مشتری (اما به طور کلی مترادف با نرم افزاری است که فرآیند را قادر می سازد) اشاره دارد. به عنوان مثال، به‌روزرسانی خودکار ایمیل برای مشتریان ممکن است بخشی از یک استراتژی CRM باشد.
D

Data room
اتاق داده (همچنین به عنوان اتاق داده مجازی نیز شناخته می شود) یک مخزن آنلاین اطلاعات است که برای ذخیره و توزیع اسناد استفاده می شود. معمولاً برای نگهداری اسناد مربوط به بررسی دقیق در دورهای تأمین مالی استفاده می شود.

Debt Capital
سرمایه بدهی، سرمایه / مالی است که یک تجارت با گرفتن وام یا سایر اوراق بهادار مالی افزایش می دهد (در این زمینه، سرمایه بدهی می تواند جایگزینی برای سرمایه سهام باشد).

Dilution
رقیق شدن زمانی اتفاق می افتد که یک استارت آپ سهام جدیدی منتشر می کند که منجر به کاهش درصد مالکیت سهامداران فعلی آن شرکت می شود. وقتی تعداد سهام موجود افزایش می‌یابد، مثلاً در طول یک دور تأمین مالی، هر سهامدار موجود درصد کمتر یا رقیق‌تری از شرکت را در اختیار دارد و ارزش هر سهم را کاهش می‌دهد.

Down Round
دوره جمع‌آوری سرمایه که در آن استارت‌آپ با ارزش کمتری برای هر سهم نسبت به دوره‌های قبلی ارزش‌گذاری می‌شود (یعنی ارزش‌گذاری کاهش یافته است).

Drag-Along Rights / Drag-Along Clause
حق دارندگان درصد معینی از سهام استارتاپ برای الزام سایر سهامداران به فروش سهام خود یا تایید فروش شرکت. این امر باعث می شود گروهی از سهامداران نتوانند فروش شرکت را مسدود کنند.

Due Dilligence
فرآیندی که توسط سرمایه گذاران برای ارزیابی قابلیت سرمایه گذاری هدف و اطمینان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط استارت آپ انجام می شود.

E

Elevator pitch
بیانیه ای مختصر که نمای کلی از کسب و کار شما را ارائه می دهد. آیا می توانید ارزش پیشنهادی استارتاپ خود را در مدت زمانی که بالابر برای رسیدن به طبقه بعدی طول می کشد، بیان کنید؟

Enterprise Investment Scheme (EIS)
طرح سرمایه گذاری سازمانی (EIS) یک طرح دولتی بریتانیا است که با ارائه تخفیف های مالیاتی سخاوتمندانه به سرمایه گذاران، به کسب و کارهای جوانتر و با ریسک بالاتر کمک می کند تا منابع مالی خود را افزایش دهند.

Equity
ارزش سهام منتشر شده توسط یک استارت آپ (یا شرکت دیگر). به عنوان مثال، او 63 درصد از سهام این استارتاپ را در اختیار دارد.

Equity Capital
سرمایه خالص سرمایه یا مالی است که یک کسب و کار از سرمایه گذاران در ازای سهام یا سهام جمع آوری می کند (در این زمینه، سرمایه سهام می تواند جایگزینی برای سرمایه بدهی باشد).

Equity Crowdfunding
سرمایه‌گذاری جمعی سهام به تولید سرمایه از طریق درخواست از تعداد زیادی از افراد برای سرمایه‌گذاری کوچک در ازای مقدار کمی سهام، معمولاً از طریق یک پلت فرم شخص ثالث، اشاره دارد.

Exit Strategy
استراتژی خروج، برنامه ای است که یک بنیانگذار برای فروش مالکیت خود در یک شرکت به سرمایه گذاران یا شرکت دیگری می گوید. استراتژی خروج به صاحب کسب و کار راهی برای کاهش یا انحلال سهام خود در یک کسب و کار (به طور کلی برای کسب سود) می دهد.

F

Founder
بنیانگذار (استارت‌آپ)، به زبان ساده، شخصی است که کسب‌وکار را راه‌اندازی می‌کند، اغلب با هم بنیان‌گذاران. یک تعریف بزرگتر ممکن است “شخص یا شرکتی باشد که در تلاش برای یافتن راههای نوآورانه برای حل یک مشکل موجود یا پر کردن شکاف در بازار کالا یا خدمات” از طریق Medium باشد.

Fundraising
به طور کلی اصطلاحی برای نشان دادن فرآیند تولید سرمایه از طریق مبادله حقوق صاحبان سهام برای سرمایه گذاری خارجی استفاده می شود (همچنین می تواند شامل ابزارهای جایگزین برای تولید سرمایه مانند تامین مالی جمعی یا تامین مالی بدهی باشد).

G

Gamification
از طریق گیمیفیکیشن، یک استارت‌آپ می‌تواند یک لایه بازی به محصول یا خدمات اضافه کند که کاربران را تشویق کند (از طریق نظریه انگیزه) در ازای دریافت پاداش، اقدامی خاص انجام دهند.

Go-to-market Strategy (GTM)
استراتژی رفتن به بازار (GTM) یک طرح گام به گام است که برای عرضه موفقیت آمیز یک محصول یا خدمات به بازار طراحی شده است.

Growth Hacking
رشد هک یک اصطلاح جامع برای استراتژی هایی است که صرفاً بر رشد (درآمد یا کاربران) متمرکز هستند. معمولاً در رابطه با استارت‌آپ‌هایی استفاده می‌شود که نیاز به رشد قابل توجهی در یک دوره زمانی کوتاه با بودجه‌های نسبتاً کم دارند.

H

Hockey Stick
اصطلاحی برای نشان دادن نموداریا گراف رشد که رشد ناگهانی و تصاعدی را نشان می‌دهد.

I

Incubator
شبیه به یک شتاب دهنده، اما در درجه اول بر نوآوری متمرکز شده است، یک ایده را به یک مدل تجاری قابل دوام تبدیل می کند. همانند یک برنامه شتاب دهنده، در ازای حقوق صاحبان سهام، مربیگری و سرمایه ارائه می دهد .

Investment Syndicate
گروهی از سرمایه گذاران که موافقت می کنند در دور سرمایه گذاری سرمایه گذاری برای یک استارت آپ شرکت کنند.

L

Landing Page
در بازاریابی، صفحه ورود به طور سنتی یک صفحه وب مستقل است که برای یک کمپین تبلیغاتی خاص ایجاد می شود. این اصطلاح در حال حاضر به طور گسترده‌تری برای دربر گرفتن هر صفحه وب مبتنی بر معاملات یا بازاریابی استفاده می‌شود.

Lead Investor
سرمایه‌گذاری که نقش اصلی را در مذاکره شرایط سرمایه‌گذاری و تکمیل بررسی‌های لازم برعهده دارد.

Lean Startup
روشی که برای اعتبارسنجی سریع و ارزان یک مفهوم تجاری در هنگام تأسیس یک شرکت جدید یا معرفی یک محصول جدید استفاده می شود.

Lifetime Value (LTV)
کل مبلغ یک مشتری برای یک استارتاپ در طول عمر رابطه ارزش دارد. مثلا برای اشتراک ماهیانه یک پوند اگر مشتری ۱۸ ماه مشترک شود LTV ۱۸ پوند است . هنگام محاسبه اقتصادی واحد مهم است.

M

Market Penetration (Market Share)
درصدی از کل بازاری که استارت آپ شما به عنوان مشتری در یک زمان معین برنده می شود.

Marketing Automation
اتوماسیون بازاریابی ، فرآیند استفاده از نرم افزار برای خودکارسازی فعالیت های بازاریابی است. اتوماسیون که بیشتر برای ایمیل استفاده می شود، به زبان ساده استفاده از محرک ها برای شروع اقدامات خاص است. به عنوان مثال، زمانی که کاربر برای یک خبرنامه ثبت نام می کند، در ایمیل خوش آمدگویی خودکار دریافت می کند.

Marketing Dashboard / Marketing Intelligence Dashboard
داشبورد بازاریابی یک نمای واحد از همه مهم‌ترین KPIهای بازاریابی ارائه می‌کند و به استارت‌آپ‌ها اجازه می‌دهد تا بدون نیاز به گزارش‌دهی دستی تصمیمات بازاریابی آگاهانه بگیرند.

Media Spend
پولی که مستقیماً برای تبلیغات خرج می شود (جستجوی پولی، اجتماعی پولی، تبلیغات نمایشی و غیره) در مقابل هزینه هایی که از آژانس های بازاریابی دریافت می شود یا سایر هزینه های مرتبط.

Minimum Viable Product (MVP)
حداقل محصول قابل دوام (MVP) نسخه‌ای از یک محصول با ویژگی‌های کافی برای استفاده توسط مشتریان اولیه است که برای تأیید یک ایده تجاری یا محصول استفاده می‌شود. این مشتریان سپس برای توسعه محصول آینده بازخورد ارائه می کنند.

Moat (Economic Moat)
خندق یا خندق اقتصادی هر مزیت رقابتی است که یک استارت آپ نسبت به رقبا دارد که مدل کسب و کار را «قابل دفاع» می کند. مانع قابل توجهی برای ورود رقبای بالقوه در آینده است و از تکرار مدل کسب و کار شما توسط رقبای موجود جلوگیری می کند.

Monthly Recurring Revenue (MRR)
درآمد تکراری ماهانه درآمد قابل پیش بینی است که یک کسب و کار هر ماه دریافت می کند. اغلب یک معیار کلیدی در مدل‌های SaaS یا مبتنی بر اشتراک است.

P

Pay-per-click (PPC)
PPC (وجهه ای از چشم انداز گسترده تر جستجوی پولی) به کسب و کارها این فرصت را می دهد که در فهرست های حمایت شده یک موتور جستجوگر یا یک سایت شریک با پرداخت هر بار که روی تبلیغ آنها کلیک می شود، تبلیغ کنند.

Pitch Deck
ارائه‌ای است که تمام جنبه‌های کسب‌وکار شما و مدل درآمد آن را پوشش می‌دهد و هدف آن ایجاد سرمایه‌گذاری ازانجل ها، VCها و غیره است.

Pivot
عمل استفاده از تجربه و منابع موجود برای تبدیل یک محصول یا خدمات شکست خورده به یک محصول موفق است .

Portfolio Company
شرکتی که از یک صندوق VC یا انجل سرمایه گذاری دریافت کرده است، به شرکت پرتفیلوی آن صندوق یا شخص تبدیل می شود.

Post-money Valuation
با افزودن مبلغ سرمایه گذاری شده در تراکنش به ارزیابی قبل از پول محاسبه می شود که ارزش شرکت پس از دریافت سرمایه گذاری در آن چقدر است.

Pre-money Valuation
این مرحله معمولاً به دوره ای اشاره دارد که در آن بنیانگذاران یک شرکت برای اولین بار عملیات خود را آغاز می کنند، و اغلب توسط خود بنیانگذاران (یا دوستان و خانواده) برای پوشش هزینه های راه اندازی عملیات یا توسعه حداقل محصول قابل دوام (MVP) تامین می شود. ).

Private Equity (PE)
سهام خصوصی از وجوه تشکیل شده است – سرمایه ای که در بورس عمومی فهرست نشده است – که مستقیماً در شرکت های خصوصی سرمایه گذاری می شود. سرمایه گذاران از وجوه سهام خصوصی (PE) برای کسب بازدهی استفاده می کنند که بهتر از آنچه در بازارهای سهام عمومی یا مکانیسم های پس انداز استاندارد به دست می آید، است.

Product Manager
مدیر تولید شخصی است که نیاز مشتری و اهداف تجاری بزرگ‌تری را که یک محصول یا ویژگی برآورده می‌کند، شناسایی می‌کند، دیدگاه محصول را بیان می‌کند و اغلب تیم سازنده محصول را مدیریت می‌کند.

Product Marketing
یک تخصص در بازاریابی، بازاریابی محصول فرآیند ارائه یک محصول به بازار است. این شامل تصمیم‌گیری در مورد موقعیت‌یابی محصول و پیام‌رسانی، استراتژی راه‌اندازی، و اطمینان از درک کاربران بالقوه ارزش مجموعه ویژگی‌های محصول، با هدف افزایش تقاضا می‌شود.

Product Roadmap
نقشه راه محصول یک خلاصه تصویری سطح بالا است که چشم انداز و جهت ارائه محصول شما را ترسیم می کند، به طور کلی بر ویژگی ها و مزایای کاربران تمرکز دارد. برخی از شرکت ها تصمیم می گیرند که نقشه راه را عمومی کنند.

Proof of concept
نمونه اولیه یا نمونه ای از یک محصول یا خدمت برای اثبات کارایی آن. MVP را نیز ببینید.

R

Referral Marketing
بازاریابی ارجاعی یک تاکتیک بازاریابی است که از توصیه ها و دهان به دهان برای رشد پایگاه مشتری یک کسب و کار از طریق شبکه های مشتریان فعلی آن استفاده می کند.

Run Rate
عملکرد مالی یک شرکت، از نظر درآمد، چگونه خواهد بود، اگر نتایج فعلی در یک دوره زمانی طولانی‌تر تعمیم داده شوند.

Runway
نرخی که یک شرکت با آن ذخایر نقدی را برای پوشش مخارج خرج می کند، به صورت ماهانه یا هفتگی بیان می شود. (همچنین به Burn Rate مراجعه کنید)

S

Scalable
یک استارت آپ چقدر می تواند رشد کند و چه موانعی برای رشد وجود دارد؟ یک کسب و کار کمتر مقیاس پذیر ممکن است در دسته مشاغل سبک زندگی قرار گیرد (cottage Busines ببینید).

Scale-up
هنگامی که یک استارت آپ به مرحله رشد می رسد، به طور کلی به آن افزایش مقیاس می گویند. “شرکتی که میانگین بازده سالانه حداقل 20% در 3 سال گذشته با حداقل 10 کارمند در ابتدای دوره داشته باشد (OECD، 2007)”

Search Engine Optimisation (SEO)
فرآیند بهبود یک وب سایت برای افزایش دید آن در موتورهای جستجوگر برای پرس و جوهای مرتبط، معمولاً با تمرکز بر تجربه کاربر، خزیدن، فهرست‌بندی و ارتباط محتوا.

Seed Enterprise Investment Scheme (SEIS)
SEIS یک طرح تخفیف مالیاتی است که توسط دولت بریتانیا برای تشویق سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای مرحله اولیه ایجاد شده است.

Seed Funding
تامین مالی اولیه اولین مرحله رسمی تامین مالی سهام است. معمولاً نشان دهنده اولین پول سازمانی است که یک استارت آپ جمع آوری می کند. برخی از VCها یا انجل ها در سرمایه گذاری سابقه تخصصی دارند و معمولاً انتظار دارند که سهام بالاتری برای افزایش ریسک یا کسب و کارهای اولیه در نظر گرفته شود.

Series A
سرمایه‌گذاری سری A زمانی است که می‌توان از آن برای بهبود بیشتر یا توسعه ، محصول یا خدمت استفاده کرد، پس از اینکه استارت‌آپ سابقه‌ای تثبیت شده داشت (همانطور که توسط شاخص‌های کلیدی عملکرد مانند درآمد ماهانه، تعداد کاربران، فروش و غیره نشان داده می‌شود).

Shareholders’ Agreement
قرارداد سهامداران توافقی است که بین همه یا برخی از سهامداران یک استارت آپ منعقد می شود. روابط بین سهامداران، مدیریت شرکت، مالکیت سهام و حمایت از سهامداران را تنظیم می کند.

Software-as-a-Service (SaaS)
SaaS یک مدل مجوز و تحویل نرم‌افزار است که در آن نرم‌افزار بر اساس اشتراک مجوز دارد و به‌طور مرکزی میزبانی می‌شود، معمولاً مبتنی بر ابر.

Stack (Tech or Marketing)
عبارتی که در ابتدا برای توصیف تمام خدمات فناوری مورد استفاده برای ساخت و اجرای یک برنامه کاربردی استفاده می شد، اکنون به طور کلی به عنوان مجموعه ای از فناوری ها و ابزارهایی که توسط یک کسب و کار برای انجام یک عملکرد خاص استفاده می شود استفاده می شود.

Startup
اصطلاح استارت‌آپ عموماً برای اشاره به شرکت‌های جدید در مراحل اولیه عملیات استفاده می‌شود که معمولاً با هزینه‌های بالا و درآمد محدود مشخص می‌شود (که یا توسط خود بنیانگذاران سرمایه‌گذاری خارجی تأمین می‌شود).

Stealth mode
استارتاپی که زیر نظر رادار فعالیت می‌کند و ارزش پیشنهادی یا محصول خود را قبل از عرضه رسمی مخفی نگه می‌دارد تا به رقبا زودتر از موعد هشدار دهد.

Sweat Equity
اعطای سهام یا حقوق صاحبان سهام در یک استارتاپ به کارمندان یا پیمانکاران اولیه به جای برخی (یا تمام) حقوق آنها.

Syndicate
سندیکا صندوقی است که سرمایه گذاری از چندین VC یا انجل را ترکیب می کند. آنها عموماً توسط سرمایه گذاران متخصص هدایت می شوند و توسط سرمایه گذاران نهادی یا فرشتگان پیچیده تأمین مالی می شوند. سندیکاها عموما خصوصی هستند.

T

Target Company
استارتاپی که توسط VC یا انجل برای سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود (استارتاپ هدف آن VC یا انجل خاص می شود).

Term Sheet
برگه مدت یک قرارداد غیر الزام آور است که شرایط و ضوابط اساسی یک سرمایه گذاری را نشان می دهد. اصطلاح برگه به عنوان یک الگو و مبنایی برای اسناد دقیق تر و الزام آور قانونی عمل می کند.

Total Addressable Market (TAM)
بازار آدرس‌پذیر کل، که بازار کل موجود نیز نامیده می‌شود، اصطلاحی است که معمولاً برای اشاره به فرصت درآمدی موجود برای یک محصول یا خدمات استفاده می‌شود.

Traction
شواهدی که نشان می دهد کاربران مایل به پرداخت برای محصول یا خدمات شما هستند. کشش نشان دهنده پیشرفت یا رشد اولیه است.

U

Unicorn
یک شرکت (اغلب در بخش فناوری یا نرم افزار) با ارزش بیش از 1 میلیارد دلار.

Unit Economics
هنگام محاسبه سودآوری یک محصول یا خدمات مهم است. به طور ضعیف به عنوان ارزش مادام العمر (LTV) یک مشتری تقسیم بر هزینه های جذب مشتری (CAC) محاسبه می شود.

V

Valuation
محاسبه ارزش استارتاپ

Value Proposition
ارزش پیشنهادی یک استارتاپ (همچنین به عنوان نقطه فروش منحصر به فرد یا USP بیان می شود) چیزی است که کسب و کار را به طور منحصر به فردی برای مشتریان و سرمایه گذاران جذاب می کند.

VC (Venture Capitalist)
سرمایه‌گذار ریسک پذیر (VC) یک سرمایه‌گذار خصوصی است که در ازای سهام خود، سرمایه‌ای را در اختیار شرکت‌هایی قرار می‌دهد که پتانسیل رشد بالایی دارند.

Vesting (Schedule)
برنامه زمانی که بر اساس آن موسسان و کارکنان باید قبل از دریافت سهم کامل خود از حقوق صاحبان سهام در شرکت بمانند.

W

Wireframe
Wireframe یک نمایش تصویری اولیه و دو بعدی از یک صفحه وب، رابط برنامه یا طرح بندی محصول است. معمولا یکی از اولین گام ها در نمونه سازی سریع است.